دردسر بابت نگه داشتن ویانا
من بعد از شش ماه مرخصی زایمان رفتم سرکار ویانا را دادم خاله سوسن ( همسایه مامان پروین ) نگه دارد ویانا کم کم داشت با خاله سوسن دوست می شد که خاله سوسن دستش شکست اسفند ماه که همه سرشون شلوغه ویانا را کسی نبود نگه دارد . هر روز ویانا را به یکی می دادم نگه دارد ( به قول دایی بهرام کوزت شده بودی) دو هفته رفت خانه یکی که آرایشگر مامان پروین معرفی کرده بود بعد از اون که عید شد پیش مامان وحیده بود بعد از تعطیلات عید هم رفت یک روز خانه حاج خانم بعداز اون خاله قلی شد پرستار دائم دخترم ولی تا دو هفته دخترم اونجا بی قراری می کرد روز اول که پیش خاله قلی بود بابا سعید ساعت 10 صبج مرخصی گرفت رفت دخملشو که حسابی گریه کرده بود از خانه خاله آورد...
نویسنده :
مامان ويانا
8:49
محبت کردن ویانا به مامان وحیده
مامان وحیده بعد از سرماخوردگی اطراف لب و دهانش تبخال زده ویانا همین که من را می بینه می گه ا وف آنقدر هم با دلسوزی و ناراحتی می گه . یک دستمال هم آورده بود می خواست تبخالها را پاک کند ( تمیز کنم خوب بشی ) . تازه برای مامان وحیده با اون دستهای کوچولوش پرتغال پوست کنده بود برای مامانش . خیلی قشنگ پوستهای پرتغال را با دستهاش می کند بعد می داد به مامان که بخورد . ویانا نفس مامان با محبت های تو که جان تازه ای می گیرم و هر لحظه زندگیم با یاد تو می گذرد . ...
نویسنده :
مامان ويانا
7:40
ویانا خیلی کارتون باب اسفنجی دوست دارد.
نفس مامان صبح تا شب فقط می گه باباش (باب اسفنجی) بزارید ببنم تا الان پتوی باب اسفنجی - عروسک پاپریک - ساک باب اسفنجی - عروسک باب اسفنجی - سی دی باب اسفنجی براش خریدم . ...
نویسنده :
مامان ويانا
11:45
تقویم سال 1393
ویانا خوشگله از الان علاقه به آرایش کردن دارد
ویانا خانم قاتل لوازم آرایش مامان وحیده است هیچ کدام از لوازم آرایش های مامان از دست ویانا خانم سالم نیست . می رود جلوی آینه کرم را برمی دارد می زند به صورتش بعدش می گه خوشگل خوشگل . رژ لب بر می دارد انگشتش را داخلش می کنه شروع می کنه به رژ گونه زدن آخه با رژ لب رژ گونه می زنند ولی واقعاً ویانا بلده دقیقاً رژ گونه را می داند کدام قسمت صورت می زند تازه همینکه خاله مهسا یا الهام می خواهند لاک بزنند ویانا خانم جلوتر از آنها باید لاک بزند موقعی که می یاید خانه لاک را نشان مامان می ده می گه مهسا ( یعنی مهسا لاک زده) ...
نویسنده :
مامان ويانا
13:18
برنامه شب به شب ویانا
بعد از شام باید برویم توی خیابان دور بزنیم چنان محو تابلوهای LED بالای مغازه ها می شود ( به خاطر ننوشته های رنگارنگی که نشان می دهد) از کنار پارک که رد می شوم نیم ساعت باید توزیع بدهیم که پارک بسته است ، هوا سرده و ... بعدش دونبال گربه توی خیابان برگردیم جالب اینجاست که جای گربه ها را می داند می گه آخال بعنی کنار سطل زباله است . بعضی مواقع هم میگه حام مغازه یعنی برویم مغازه حامد آخر سر هم که می رسیم جلوی در پارکینگ داد و بیداد که نرویم خانه برویم دور بزنیم یا باید تسلیم بشویم یا اینکه به بهانه های مختلف ببریم خانه . وقتی که می رسیم خانه زود تلویزیون را روشن می کنه می گه سی تولد ، باب اسفنجی ، خوراکیشهایش را می خواهد بخصوص چوب شور که...
نویسنده :
مامان ويانا
13:12
فدای این شیرین زبونی هات مامان بشود
مامان وحیده سرما خورده رفتم ظرف قرص ها را که بیاورم بخورم ویانا یک بسته قرص به من داد گفت قرص بخور قوی شی ...
نویسنده :
مامان ويانا
9:34
ویانا خانم توی زمستان هوس هندوانه کرده بود
گل دخترم هواس هندوانه کرده بود من هم زنگ زدم به بابا سعید که از سرکار برگشت هندوانه بخر بابائی چند تا میوه فروشی رفته بود تا یک هندوانه خوشمزه برای دخترش خرید موقعی که هندوانه را دیده بود آنقدر خوشحال بود که نگو چکار می کرد با این هندوانه مامان جونم به خاطر علاقه ات به هندوانه دوست داری تو را هم مثل اینها کنم ...
نویسنده :
مامان ويانا
8:01