نفس مامان دوباره تب کرده (1392/09/04)
عزیز دل مامان روز دوشنبه شب تب کرده بودی من و بابایی تا ساعت سه و نیم نصف شب بالای سر ویانا نشسته بودیم بابایی دختر گلش را پاشویه می کرد و حسابی نگران بود . چون علاه بر تب بالا هم آوردی مامان و بابایی هم مجبور شدیم چهارشنبه سرکار نرویم . چهارشنیه شب هم رفتیم خانه مامان پروین خوابیدیم مامان پروین چند بار نصفه شب از خواب بلند شد و به ویانا سر زد صبح هم با بی خوابی که داشت رفت سرکار .امروز هم که چهارشنبه است مامان وحیده آمده سرکار دو ساعت خواستم خروجی بگیرم زودتر بروم پیش دختر گلم اما رئیس اجازه نداد ای خدا چکار کنم .........
انشاء اله زود زود خوب بشی .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی