ویانا خورانیویانا خورانی، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 14 روز سن داره

خوشگل باباش **********

خاطرات مراسم جشن دوست دائی بهرام و پاگشای پسر دائی مامان وحیده

1392/8/12 11:22
نویسنده : مامان ويانا
160 بازدید
اشتراک گذاری

مراسم جشن حامد صمدی روز پنجشنیه1392/08/09 : دخترم گلم موقعی که خواستیم برویم ساوه عروسی دوست دائی بهرام تا ساوه گرفتی خوابیدی و حسابی شارژ شدی . موقعی که رفتیم سالن عروسی اول شروع کردی خوردن میوه و شیرینی بعدش حسابی برای خود دست     می زدی و می رفتی وسط سالن با دستمال کاغذی کردی رقصیدن جالب اینکه مامان پروین یا مامان وحیده بدون اینکه بهت بگیم دست بزن یا برقص شروع می کردی به رقصیدن یا سر و بدنت را تکان دادن . (آفرین که دختر خوبی بودی)

مراسم پاگشای محمد رضا روز شنبه 1392/08/11 : عزیزم توی مراسم هیچ بچه ای را دعوت نکرده بودند تو تنها بچه ای بودی که بدون دعوت رفتی آخه قربونت برم نه خاله داری ، نه فامیلهای بابائی تهران هستند که این موقعها به مامان کمک کند ما هم مجبور شدیم تو را ببریم اما حسابی اذیت کردی چون مراسم داخل سفره خانه سنتی باغ صبا بود و فضا کمی تنگ بود تو هم نمی توانستی بازیگوشی کنی و چون از صبح هم بابائی و مامانی درست حسابی ندیده بودی یا می رفتی بغل بابا که صندلیش از ما خیلی فاصله داشت یا گریه می کردی می گفتی مامان . حسابی بهانه گیری کردی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان گلشيد
13 آبان 92 8:29
مرسی عزیزم امیدوارم تمام این زحمت ها به نتیجه برسد .