اولین سینمایی که مامان وحیده و ویانا با هم رفتند
روز پنجشنبه 1393/06/13 دوتایی رفتیم سینما اولش خیلی خوشحال بود فکر می کند شهر موشها چی ؟
اولین باربود که می رفت سینما توی فکرش اصلاً دیدن فیلم نبود بلکه فکر می کرد که می خواهد از نزدیک وارد شهرموش ها شود و موش ها را از نزدیک ببیند . ولی وقتی وارد سینما شد و فیلم شروع شد شروع کرد به گریه کردن که خاموش کن برویم . نیم ساعت بیشتر نتوانست طاقت بیاورد مجبور شدم بی خیال دیدن فیلم شویم و برویم خانه.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی