ويانا جوجو خريد
قربونت بروم كه دلم نمي آيد به خواسته هايت جواب نه بدهم .
ويانا به خاطر اين كه خيلي علاقه به حيوانات دارد چند روز پيش هم كه جوجو مي فروختند توي خيابان دوست نداشت بيائد خانه به خاطر جوجوها بنشيند نگاهشان كند . يك جوجوي صورتي مامان وحيده خريد يك جوجوي زرد هم بابائي خريد دائي حامد هم قفسه داد گذاشتيم داخلش . جوجو زرد از روز اول مريض بود دو روز بيشتر زنده نماند و مرد . ويانا همش مي رود قفس جوجوها را داخل حمام نگاه ميكند ميگه دوتا نيست بعدش هم مامان وحيده را صدا مي كنه مي گه بيا كارت دارم
مامان را مي برد جلوي در حمام كه دوتايي بنشينم جوجو را نگاه كنيم .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی