ویانا خورانیویانا خورانی، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 7 روز سن داره

خوشگل باباش **********

عزیزم دلم دیروز که تمام وقتم را به تو اختصاص دادم چقدر مهربان شده بودی

1392/11/9 10:31
نویسنده : مامان ويانا
100 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز دلم چند وقتی بود که خیلی بهانه گیری می کرد توی خانه دیروز تصمیم گرفتم هیچ کاری نکنم
( نه ظرف بشورم - نه شام درست کنم - نه خانه را تمیز کنم و ...) تازه دو ساعت هم خروجی گرفتم آمدم خانه
یک کتاب هم برات خریدم وقتی که آمدم خانه اول با هم نشستیم عکسهای کتاب را دیدیم بعد شیر مامان وحیده را خوردی ، میوه خوردیم با هم بعدش رفتیم پاساژ نزدیک خونه موقع که برگشتیم خونه یک گوشی موبایل ( اسباب بازی ) خریدیم داخل گوشی یک صدای سگ داشت که خیلی ذوق میکردی کلاً روز خوبی را با هم داشتیم .

اما داشته باش که الان بوی ظرفهای نشسته مال دوشنبه داخل آشپزخانه بوش پیچیده ( چون من شب ها خیلی خسته می شوم واقعاً نمی توانم ظرف ها را بشورم می گذارم برای فردا بعدازظهر که آمدم خانه ظرف ها را بشورم) دیشب هم شام تخم مرغ و سیپ زمینی آپز خوردیم . بابا سعید هم برای سرکار ناهار نبرد .

شام مامان وبابا به خاطر من

 

قربونت بروم می بینی که یک روز مامان کار خونه را انجام نده چی میشه من هم دوست دارم تمام وقتم مال دخترم باشه .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

هستی ونوید خورانی
10 بهمن 92 13:14
خسته نباشی مامان وحیده .اره بچه داری خیلی سخته وقتی سخت تر هم میشود که فرشته های شیطونی مثل ویانا خانوم واقا نوید بهونه گیری کنن