ویانا خورانیویانا خورانی، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 5 روز سن داره

خوشگل باباش **********

تولد دایی حامد

نفس مامان فردا روز نیمه شعبان وارد یازده ماهگی می شود و من نظر کردم که هر سال روز نیمه شعبان دخترم صحیح و سالم باشد باهم بریم شیرینی پخش کنیم تازه فردا تولد دایی حامد هم هست . دایی جون دوست دارم تولدت مبارک "ماچ ماچ "   از طرف ویانا ...
2 تير 1392

بدون عنوان

پاره تن مامان دیروز خانه پرستارت یکمی نق نق کردی و بابا و مامان را می خواستی وقتی مامان آمد خانه دوست داشتم درسته بخورمت جیگرم فدات بعدش با هم رفتیم بیرون تا بابا آمد دنبالمون بابا برات بارفیکس خرید و رفتیم خانه مامان پروین بابایی تاپ دختملشو وصل کرد ویانا وقتی سوار شد آنقدر دوست داشت که سوار تاپ شده وقتی هم از ویانا سوال می کردیم که کی تاپ برات درست کرده پشت سر هم می گفتی بابا بابا تازه به عروسکت هم اشاره می کردی می گفتی آم که بهت بدم تا با عروسکت تاپ بازی کنی ...
1 تير 1392

بدون عنوان

ویانا از چیزهایی که خوشش می آید به به که ماشاء همه چی می خورد ولی حیف که مامان وحیده شیرش کم بود به دخملم مجبور شدم شیر خشک بدم اول شیر خشک کیگوز 1 دادم بعد خواستم کیگوز 2 بدم هومانا خریدم ولی اسهال شدی دکترت (آقای عباس مدنی که دکتر خیلی خوبی هم هست ) گفت AL110 بده ولی الان یک هفته ای که شیر خشکت کمیاب شده بابا سعید همه جا را گشت اما پیدا نشد . ویانا از لباس پوشیدن خیلی بدش میاد بعضی موقع یک اشکهایی می ریزه که انگار داریم چکارش می کنیم حیف از اون پاپوش و کفشهای خوشگلی که داری ویانا هیچ کدام را نمی ذاری پات کنم باید بزور پات کنم تازه نمی ذاری گل سر و سنجاق بزنم یا موهاتو شونه کنم ای بلا تو که به این نازی هستی بذار خوشگلت کنم نفس دوست...
29 خرداد 1392