تغییرات رفتاری روزانه ویانا
ویانا نفس مامان موقعی که از مهد کودک تعطیل می شود می خواهم برویم خانه یک روز حسابی خوش اخلاق یک روز هم خیلی بداخلاق . توی این هفته روز یکشنبه ویانا از همه روزها خوب تر بود موقعی که رفتم مهد کودک خیلی مهربان بود خود ویانا پیشنهاد داد که برویم شهربازی موقعی که رفتیم شهربازی اول که سیب زمیین خواست بعد از خوردن سیب زمینی داخل شهربازی خیلی به ویانا خوش گذشت موقع برگشتنم برای ویانا چاقالا بادام خریدم تا برسیم خانه چند تا دانه خورد بعد گفت مامان مثل بادام می ماند. اما رفتار ویانا روز سه شنبه خیلی بد شده بود و خیلی بهانه گیری می کرد به خاطر ویانا جوجه کباب پشت بام درست کردیم چون ویانا خیلی دوست دارد برودپشت بام . با این وجود باز هم ویانا بهانه گیری می کرد و گریه حتی ویانا خیلی پارک را دوست دارد بابا سعید هر چقدر ویانا اصرار کرد که برویم پارک قبول نکرد که برود پارک .
یکی از دیگر از بهانه ای که تازگی ها می کند موقع خواب که به بابا سعید می گوید حتماً باید با من بازی کنی بابا سعید چند دقیقه ای که با ویانا بازی می کند ولی ویانا قبول نمی کند که بخوابیم و شروع می کند به گریه که دوباره بازی کنیم نخوابیم .