عزيز مامان تولدت فقط يك بار در سال نه ماهي يك بار .
ويانا فكر مي كند هر ماه بايد برايش تولد بگيريم روز پنجشنبه اصرار كه برويم كيك تولد و شمع بگيريم فوت كنيم ما هم تسليم ويانا خانم شديم كيك و شمع خريدم رفتيم خانه مامان پروين خاله مهسا و خاله الهام و مامان سوسون را هم دعوت كرديم . چه تولد بي مقدمه اي و معلوم نبود اصلاً تولد كي ( خوب معلومه تولد ويانا البته از نظر خودش) جالب اينجاست مهمانها هم با ويانا همكاري مي كردند شعر تولد تولد مي خواندند و ويانا دست مي زد ...
نویسنده :
مامان ويانا
7:42