مامان فدات بشم که خانم شدی
روز جمعه مامان پروین مهمان داشت بابا سعید از من پرسید مهمان های مامان پروین چه کسایی هستند من هم داشتم اسمهای مهمان ها را به بابا می گفتم ویانا یکدفعه گفت ویانا هم هست قربونت بروم که همیشه حواست به همه جا هست . روز جمعه که رفتیم خانه مامان پروین ویانا خیلی ذوق داشت که زودتر مهمان ها بیایند بعد از اینکه مهمان ها آمدند ویانا چنان سرگرم بازی با ایرسا ، روشا ، رومینا ، سارینا ، ستیا شده بود که اصلاً پیش مامان وحیده نیامد خیلی تعحب می کردم که ویانا چرا اذیت نمی کند حتی چند بار مهمان ها و یا خودم تو جمع گفتیم که ویانا چقدر دختر خوبی شده واصلاً بهانه گیری نمی کند مامان پروین خیلی تعجب می کرد موقعی که توی آشپزخانه مشغول کار بودم چند بار سر...
نویسنده :
مامان ويانا
11:05