ویانا خورانیویانا خورانی، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 28 روز سن داره

خوشگل باباش **********

دوباره صبح ویانا برای مهد رفتن بداخلاق شده بود.

نفسم آخه چرا به مامان و بابا نمی گی چرا مهد را دوست نداری ؟ چرا صبح ها دل مامان وحیده را با گریه های نازت می لرزونی ؟ مامان من که تو را خیلی دوست دارد چرا با گریه هایت مامان را بدرقه می کنی برود اداره؟
25 آذر 1393

ویانا هنوز شیر مامان وحیده را می خورد وای چه کار بدی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

ویانا خانم با وجود اینکه هنوز دو سال و چهار ماهش هنوز می می مامان وحیده را می خورد خودم از وضعیت خیلی ناراحت هستم و اصلاً دوست ندارم به ویانا شیر بدهم ولی واقعاً نمی دانم چکار کنم خیل کار سختی چون ویانا بدون می می شب ها نمی بخوابد. ...
24 آذر 1393

واقعیت داشتن خواب ویانا

روز پنجشنبه ویانا صبح از خواب که بلند شد حالت خواب و بیدار بود که گفت گاو دادا گوهر بدنیا آمده بعد بالش گذاشت روی پاهایش شروع کرد به لالایی گفتن و اسم نی نی گاو از مامان وحیده پرسید من هم گفتم اسمش گوساله است . یک ساعت بعد از این ماجرا متوجه شدیم که بله ساعت 4 صبح گاو داداگوهر بدنیا آمده است .
23 آذر 1393

ماجرای دیشب ویانا

دیشب بابا سعید رفته بود کرمانشاه من و ویانا خانه بودیم ویانا سرشب بدون اینکه بهانه بابا سعید را بکند خوابید من هم خیلی از این وضعیت خوشحال بودم برق ها را خاموش کردم که بخوابم ویانا از خواب بلند شد مامان پروین هم قرار بود ساعت 11 شب بیاید خانه مان که ما تنها نباشیم من   خیلی حالم گرفته شد گفتم الان که ویانا بداخلاق می شود و سراغ بابا سعید می گیرد تازه چقدر هم خوشحال بودم که امشب می خواهیم زود بخوابیم ولی وقتی که بیدار شود خیلی سرحال بود قبل از خواب عصرانه خورده بود برای ویانا شام آوردم غذایش را خورد گفت سی دوم تولد را بزار نگاه کنیم (تولد یک سالگی و فیلم عروسی مامان و بابا را هر روز نگاه می کند) موقع دیدن سی دی تولد ویانا گفت برویم ل...
19 آذر 1393