ویانا سوار موتور عمو سجاد شده
ارومیه باغ خواهر عمو سجاد
سفر به ارومیه ( تاریخ 13/04/1392)
ویانا یازده ماهش بود که با مامان پروین رفتیم ارومیه خانه دوست بابا سعید وقتی که رفتیم خونه عمو سجاد ویانا اصلاً احساس غریبی نکرد و خیلی هم خوشحال بود فقط تو راه کمی گریه می کرد چون تا اونجا دوازده ساعت راه بود از کارهای جدیدی که انجام داد موقع برگشتی می خواستیم توی زنجان ناهار بخوریم یدفعه بدون اینکه چیزی را بگیرد از روی زمین بلند شد و چند دقیقه ای ایستاد .
نویسنده :
مامان ويانا
10:56